وصیت نامه شهید جمال مومنی

شکر و سپاس بی پایان خدای عزوجل را که بر من منت نهاد و مرا توفیق عطا کرد که جزء جنودش باشم و در راهش قدم بردارم و جهاد کنم در راه آنچه که به ما فرمان داده شده و شکر او که عمر مرا در این برهه از زمان قرار داده.

جاذبه ای وجود دارد که مرا در این رود پرتلاطم به دریاچه عشق به خدا می کشاند و در طول و عرض و عمق آن می گستراند.ولی سدی در تنگه آن زده اند که از رفتن بازم می دارد و مرا به بازگشت می خواند اما به امید خدا از سد خواهم گذشت .اما باز می ترسم که در راه بیراهه ای زنند و از رفتن بازم دارند.

خدا نیاورد روزی را که عجب و غرور و ریا ما را بگیرد که راه را گم خواهیم کرد.مبادا دنیا و فرزند و عیال و خانواده شما را از جهاد باز دارند که اگر اینطور شد مدیون خون شهدا می شوید،دوست ندارم که در بستر بمیرم که حضرت امیرالمومنین(ع)فرمود:دوست دارم هزار بار با شمشیر کشته شوم ولی در بستر نمیرم چون شهدا لذت مرگ را چشیده اند.

خدایا ما را شاکر نعمتهایت قرار ده ،خدایا حب خود و اهل بیت علیهم السلام را در دلم قرار ده ،ای خدایی که بنده را به سوی خود می خوانی و خود روزی اش می دهی ،کامم را به شهد شهادت شیرین کن  تا این جان ناقابل را به راهت دهم.

سلام بر شما پدر و مادر عزیزم ،درود خدا بر شما باد.از شما معذرت می خواهم که برای جبهه آمدنم باعث زحمت شدم ،اماچه کنم که می خواندنم و من تنها راه خودسازی را جبهه دیدم،باید رفت و با خون شعله خاموش کرد.شیطان لشکر کشیده و اسلام و ایران مظلوم مانده است و در خطر.ای دل سوزان قدم پیش گذارید.

پدر و مادر م خوشحال باشید که یک امانت را درست به صاحبش باز پس داده اید پس چیزی از دست نداده اید پس گریه نکنید در این تولد دوباره ام.زندگی اصلی این است که ابدی است.یاور انقلاب و امام باشید.

ای دوستان قران را از غریبی درآورید.آیا خدا قرآن را برای خواندن بدون عمل نازل کرد؟آیا مسجد فقط جای نماز است و بس؟لااقل پا در جای پای پیغمبر بگذارید.پس قرآن و مسجد را فراموش نکنید.

خدایا نمی دانم همه چیز را آماده کرده ام یانه ،راه دراز است و توشه کم ،خدایا یاری ام کن .خداییکه خود مرا می خوانی:

خیز ای بنده محروم گنه کار بیا                      یک شب ای خفته غفلت زده هشیار بیا

بی شب و روز که در زیرلحد خواهی خفت      دم غنیمت بشمار امشب و بیدار بیا

خدایا به سویت آمدم پس مرگ مرا شهادت در راهت قرار ده و حال که قرار دادی با این زبان قاصر که قادر نیست سر سوزنی از نعمتهایت را شکر گویدشکر تو را به جا می آورم.والسلام

جمال مومنی-5/3/1367منطقه شاخ شمیران-تاریخ و محل شهادت

23/3/1367منطقه شلمچه-عملیات بیت المقدس 7-بسیجی تیپ ذوالفقار

پ.ن: این متنی که خوندید وصیت نامه یه نووجون هجده ساله است

فقط هجده سال داشته


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها